معنی از حبوبات آشی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
ترکی به فارسی
واکسن 2- پیوند
آشی یاپماک
واکسن زدن 2- پیوند زدن
آشی لاماک
واکسینه شدن؛ 2- سرایت دادن؛ 3- بخورد کسی دادن 4- خنک کردن
فارسی به عربی
حبوب
فارسی به آلمانی
Getreide (n), Getreidepflanze (f)
فرهنگ واژههای فارسی سره
دانگیها
فارسی به ایتالیایی
legumi
معادل ابجد
738